آینده توافق درباره برنامه هسته ای ایران تحولات سیاسی و نظامی
متن پیش رو، چشم اندازی روسی به توافق هسته ای ایران و 1+5 است. روسیه به عنوان یکی از شش کشور طرف گفتگوی ایران و تحلیل گران روس، به عنوان کارشناسانی که فعالیت های هسته ای ایران را از نزدیک رصد کرده و ارائه دهنده دیدگاه های گاه متفاوتی بوده اند، جالب توجه می باشند.
از این رو، مطلب زیر که نوشته آندری باکلیتسکی مدیر برنامه «روسیه و عدم اشاعه هستهای» در اندیشکده پیر-سنتر و پژوهشگر مرکز مسائل جهانی و سازمانهای بینالمللی آکادمی دیپلماتیک وزارت امور خارجه روسیه بوده و در تاریخ 14 جولای 2016 به بهانه یک سالگی برجام در سایت شورای امور بینالملل روسیه (ریاک) منتشر شده است، تقدیم علاقه مندان می شود. نویسنده در این مطلب ضمن تأکید بر اجرای موفق برجام در سالی که گذشت، به ارائه و تبیین 4 فرضیه درباره ثبات وضعیت حال و آینده برنامه هستهای ایران پرداخته است که از نظر میگذرد.
اندیشکده پیر-سنتر، تاکنون مطالب متعددی در خصوص برنامه هسته ای و ابعاد توافق هسته ای ایران تولید و منتشر کرده است. آندری باکلیتسکی نیز به عنوان یکی از کارشناسان و تحلیل گران شناخته شده در این حوزه، روندهای مربوط به فعالیت های هسته ای و توافق ایران با 5+1 را مورد توجه قرار داده است که بیش از هر چیز، ارائه دهنده بخشی از چشم انداز روسی در این خصوص بوده است.
*****
آندری باکلیتسکی: برنامه جامع اقدام مشترک در رابطه با برنامه هستهای ایران در سالی که گذشت با موفقیت اجرا شده است. با وجود این در مسیر اجرای آن هنوز موانع بسیاری وجود دارد و حتی اجرای کامل برجام ثبات و استواری مواضع حول برنامه هستهای تهران را تضمین نمیکند.
14جولای 2015 پس از بیش از ده سال مذاکره، برنامه جامع اقدام مشترک در رابطه با برنامه هستهای ایران منعقد شد. ایران با محدودیت قابل توجه در برنامه هستهای و اقدامات بیسابقه برای شفافسازی موافقت کرد، درعوض گروه شش میانجیگر بینالمللی (امریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلستان، آلمان با هماهنگی اتحادیه اروپا) لغو بخش عمدهای از تحریمهای بینالمللی و یکجانبه مربوط به برنامه هستهای از تهران را تضمین کردند. تأیید توافق برعهده آژانس بینالمللی انرژی اتمی گذاشته شد و مراحل اصلی توافق تا 15 سال برآورد گردید؛ با این حال در برخی جهات کنترل آژانس بینالمللی انرژی اتمی میبایست در طول 25 سال حفظ شود.
بلافاصله پس از انعقاد این توافق، چالشهای کلیدی برجام مطرح شد؛ از قبیل مخالفت با توافق بدست آمده در واشنگتن و تهران، روشن شدن مسائل حل نشده گذشته و حال پیرامون برنامه هستهای ایران و نیز سطح آمادگی ایران در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای تأیید توافق. همچنین مقدار زمانی که تهران برای اجرای بخشی از تعهدات خود نیاز دارد سوال برانگیز شد. پس از یک سال میتوان گفت که تمامی این مسائل سریعتر و کارآمدتر از آنکه بتوان تصور کرد حل و فصل شدهاند. 27 می سال 2016 آژانس بینالمللی انرژی اتمی سومین گزارش خود را ارائه داد، که گواهی بر موفقیت ایران در به انجام رساندن تعهدات خود در قالب برجام بود. لذا بخش عمدهای از تحریمهای مربوط به برنامه هستهای ایران از این کشور برداشته شد.
توافق درخصوص برنامه هستهای ایران پس از آنکه از خود خاطرهای درباره «یکی از موفقیتهای کلیدی دیپلماسی چندجانبه» به جاگذاشت از سرمقاله روزنامهها کنارگذاشته شد و جای خود را به چالشهای جدید ثبات جهانی داد. بدون هیچگونه ادعایی در تکذیب این دیدگاه، لازم به ذکر است که هنوز تا پایان این داستان فاصله بسیاری است که میتوان آنرا پس از تقسیمبندی به چهار فرضیه تیپیک و متداول درباره ثبات وضعیت حال و آینده حول برنامه هستهای ایران تشریح و تبیین کرد.
فرضیه نخست: نخستین سال اجرای موفقیتآمیز توافق به معنای آن است که مسائل اصلی پشت سر گذاشته شده و روند اجرای برجام وارد مرحله خودیاری (خودحمایتی) شده است.
از همان ابتدا امکان تبدیل برجام به یک بدهبستان عادی سوالبرانگیز بوده است. تا اندازهای این موضوع مربوط به آن است که توافق هستهای ایران یک معاهده بینالمللی نیست. این توافق، همانا برنامه ی اقدامی است که توسط سران هفت کشور مورد موافقت قرار گرفت اما به صورت امضا نشده، تصویب نشده و غیر الزامآور. حتی قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد که در طول مباحث این موضوع به آن استناد شده است به لحاظ حقوقی برجام را الزامآور نکرده است، اگرچه این امر شامل متن توافق میشود. این قطعنامه صرفاً برنامه اقدامی را تصویب کرده و مواکداً خواستار اجرای کامل آن است، اما این جملهبندی دال بر تصریحی الزامآور نیست. تنها تعدادی از مفاد برجام (که غالباً برای ایران ماهیت محدودکننده دارد) دقیقاٌ در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد تصریح شده و باتوجه به فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد برای اجرا الزامآور است (هرگونه اقدامی که در رابطه با تهدید برای صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز باشد). به این ترتیب، دولتهای شرکتکننده در این توافق به تعهدات حقوقی برای اجرای آن محدود (ملزم) نشدهاند و میتوانند با منطق قابل ملاحظهای از آن عدول نمایند که این امر برجام را در مقایسه با معاهدات بینالمللی کلاسیک، آسیبپذیرتر و وابسته به اوضاع داخلی دولتهای شرکتکننده میکند.
البته، توافق هرچه بیشتر توسط تمام طرفین به اجرا گذاشته شود برای آن سودمند خواهد بود و دولتها انگیزه بیشتری برای اجرا و دلایل بیشتری برای تقابل با مخالفان داخلی توافق خواهند داشت. به طور کلی، در حال حاضر، اجرای برجام بدون نقض قابل ملاحظه و بحرانهای متأخر و بیشتری نسبتاً موفقیتآمیز بوده است که البته درعینحال، خود آبستن تهدید دیگری بر توافق مذکور میباشد.
فضای پیچیده بینالمللی علاقمندی جامعه جهانی را نسبت به توافق ایران کاهش میدهد. روسیه و ناتو در اروپا؛ چین و ایالات متحده نیز در آسیا (البته در مقیاس کوچکتر) به رویارویی ادامه میدهند. موضوعات مهاجرت و تروریسم در دستور کار اتحادیه اروپا قرار گرفته (به عنوان مثال در رابطه با کشورهای سوریه، عراق، لیبی و ترکیه) و اخیراً خروج انگلیس از این اتحادیه نیز بر پیچیدگیها افزوده است. خروج انگلستان از اتحادیه اروپا تنها به معنای فروپاشی رسمی سه کشور اروپایی پنج بعلاوه یک (در قالب شش میانجیگر بینالمللی در رابطه با برنامه هستهای ایران) نخواهد بود. برای مذاکراتی که در سال 2013 با هماهنگی نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا قوت گرفت، بریتانیایی بودن کاترین اشتون ماهیت نمادینی خواهد داشت. بنابراین، همه فاکتورها با هم بر توانایی کشورهای شرکتکننده در توافق تأثیر میگذارد تا بهطور هماهنگ و موثر نسبت به بحرانها واکنش نشان دهند که یکی از آنها میتواند نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا در نوامبر 2016 باشد.
فرضیه دوم: نتایج انتخابات ریاست جمهوری در امریکا تعیینکننده ارتباط واشنگتن با برجام و سرنوشت توافق است.
اعتقاد بر این است که پیروزی دونالد ترامپ یا هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری امریکا به مثابه مرگ یا زندگی برای توافق هستهای ایران خواهد بود. در این عقیده حقایق قابل توجهی نیز وجود دارد: در مارس 2016، دونالد ترامپ رهبر جمهوریخواهان در مقابل کمیته امریکا –اسرائیل در امور اجتماعی اظهار داشت که «اولویت شماره یک وی، برهم زدن و تضعیف توافق فاجعهآمیز با ایران است». با وجود آنکه وعدههای انتخاباتی همیشه پس از انتخابات اجرا نمیشوند، با این حال بدیهی است که پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری امریکا به معنای ضربه شدید بر برجام خواهد بود.
در این میان این نکته باید درک شود که هر یک از گزینههای ریاست جمهوری امریکا، ازجمله هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه اسبق امریکا، نسبت به باراک اوباما که سرمایه سیاسی قابل ملاحظهای را در برجام سرمایهگذاری کرده است، گزینه به مراتب بدتری خواهد بود. سیاست خارجی در ایالات متحده امریکا به عنوان حق ویژه و امتیاز قوه مجریه است که اولویتهای این حوزه را تعیین میکند. بطوری که حتی اگر ابتکار عملهای روسای جمهور قبلی برچیده و منحل نشود، ممکن است توجه کمتری نسبت به آنها معطوف و منابع کمتری برای آنها مصروف شود. در محافل کارشناسی به طور فعال درخصوص سرنوشت دو ابتکار مهم دیگر اوباما نیز بحث میشود. یکی شراکت سراسر اقیانوس آرام و سراسر اقیانوس اطلس است که به پس از اتمام دوره ریاست جمهوری وی موکول خواهد شد. دیگری نیز مربوط به دوره اجلاس امنیت هستهای است که در سال 2016 بنا به دلایلی به پایان رسید، اما تصور تداوم این طرح بدون مشارکت مبتکر و الهام بخش آن، امر دشواری است.
اگرچه رئیس جمهور هیلاری کلینتون بعید است بخواهد یکی از دستاوردهای کلیدی سیاست خارجی سلف دموکرات خود را در هم بکوبد؛ اما این احتمال وجود دارد که وی تصمیم بگیرد مواضع سفت و سختی نسبت به تخلفات ایران در برجام (بصورت واقعی یا غیر واقعی) و رفتار ایران در منطقه به نمایش بگذارد. تداوم و پیگیری پرتاب موشکهای بالستیک ایران (اگرچه در چارچوب برجام و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد منع نشده است) اما میتواند بهانه خوبی برای این امر باشد.
علاوه براین، نتایج انتخابات در کنگره مولفه مهمی در سیاست امریکا خواهد بود. باوجود آنکه نظرسنجیها حاکی از شانس حداقلی دموکراتهاست، اما آنها احتمالاً حضور خود را در پارلمان گسترش خواهند داد (اینکه موفق به کنترل سنا شوند کاملاً واقعبینانه به نظر میرسد)؛ اما این امر تضمینکننده حمایت و پشتیبانی کنگره از اجرای برجام (چراکه مواضع کنگره نسبت به برجام مدتهاست که ماهیت دوحزبی پیدا کرده است) و یا برخورد مساعد و باحسن نیت نسبت به سیاست خارجی ایران نیست.
با تمام این اوصاف، چنانچه هنوز هم متغییرهای متعدد موجود در سیاست آمریکا اثرگذار ندانیم، میتوان به ابعاد منطقهای و محلی موضوع اشاره کرد. برای مثال، تگزاس همچنان به اجرای سیاست تحریمی خود در رابطه با ایران ادامه میدهد. لذا 16می 2016 فرماندار این ایالت از تقاضای وزارت امور خارجه امریکا در لغو این تحریمها خودداری کرده است.
فرضیه سوم: رئیس جمهور روحانی و اکثریت مردمی که از برجام پشیبانی میکنند و خواهندکرد بعدها نیز از وی دربرابر حملات محافظهکاران دفاع خواهند کرد.
حسن روحانی رئیس جمهور ایران در انتخابات 2013 با برنامهای پیروز شد که بر دستیابی به توافق هستهای و افزایش همکاری اقتصادی با جامعه بینالملل تمرکز داشت. این اعتبارنامه به رئیس جمهور جدید این امکان را داد که ضمن جلب حمایت (البته محدود) رهبر عالی ایران، به نتایج اجرای اولین مراحل برجام دست یابد. گفتنی است، موفقیت حامیان رئیس جمهور در انتخابات پارلمانی و انتخابات مجلس خبرگان در فوریه 2016 نیز نشاندهنده حمایت از خط مشیء روحانی بوده است.
با وجود این، لازم به یادآوری است عامل کلیدی حمایت از برجام وعدههای بهبود اوضاع اقتصادی در کشور بوده است؛ در این رابطه به نظر میرسد وضع موجود چندان خوشبینانه نباشد. البته، ایران توانسته است با موفقیت از لغو تحریم برای احیاء و بازسازی صنعت نفت بهره گیرد. دولت استخراج نفت را تا 3.8 میلیون بشکه نفت در روز رسانده است و روزانه حدود 2 میلیون بشکه از آن را صادر میکند؛ به این ترتیب دولت ایران به 80 درصد بازار پیش از تحریم بازگشته است. در عین حال، لغو تحریمها با بیشترین میزان افت قیمت نفت مصادف شد و اجازه نداد درآمدهای بودجه نسبت به زمان اوج تحریمها که قیمت نفت از بشکهای 100 دلار هم فراتر رفته بود، افزایش قابل ملاحظهای یابد.
اکثر شرکتهای امریکایی در ارتباط با تحریمهای امریکا که به برنامه هستهای هم مربوط نمیشود، قادر به سرمایهگذاری در ایران نیستند. شرکتها و بانکهای دیگر کشورها نیز از بیم آنکه تحت تحریمهای یکجانبه امریکا قرار بگیرند که در رابطه با بسیاری از نهادهای ایران ازجمله سپاه قدس معتبر است در برقراری مناسبات اقتصادی با تهران عجله ای ندارند.
برای ایران هنوز هم دسترسی به نظام مالی ایالات متحده امریکا غیر ممکن است، که به معنای عدم امکان جمهوری اسلامی ایران برای استفاده از حسابهای دلار «بلوکه شده» در چارچوب برجام است. بعلاوه با حکم اخیر دادگاه عالی ایالات متحده امریکا مبنی بر ملزم کردن ایران به پرداخت غرامت به قربانیان حملات تروریستی سال 1983 بیروت، 2 میلیارد دلار از دارایی های خارج از کشور ایران مسدود شده است.
از طرفی، در جامعه ایران این احساس در حال افزایش است که طرف دیگر توافق هستهای، به انجام تعهدات خود پایبند نیست. آیت ا... خامنهای رهبرعالی ایران نیز به کرات اعلام داشت که «تحریمها صرفاً روی کاغذ برداشته شدهاند». بهعلاوه، برطبق یک نظرسنجی که در 7 جولای 2016 در ایران منتشر شد انعکاس دهنده این روحیات بوده است: اکثر شرکت کنندگان در این نظرسنجی (72 درصد) باور ندارند که امریکا به تعهدات خود در چارچوب برجام جامه عمل بپوشاند (سال گذشته 41 درصد چنین عقیده ای داشتند)، تقریبا در همین حد ( 74 درصد) بر این باورند که واشنگتن در صدد مانع تراشی برای دیگر کشورها در عادی سازی مناسبات با ایران است. 73.7 درصد از پاسخ دهندگان نیز تأکید کردند وضع اقتصادی آنها پس از اجرای برجام بهبود نیافته است. شمار ایرانیان حامی توافق هسته ای هم طی یک سال از 75.5 درصد به 62.6 درصد کاهش یافته است.
در سال 2017 ایران در انتظار برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. اگرچه به طور سنتی رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران مجدداً برای دور دوم انتخاب میشود، کارشناسان ایرانی در این باره نسبت به شانس روحانی که قادر به اجرای بسیاری از آنچه رأیدهندگان از وی انتظار داشتند نبوده است، اظهار نگرانی میکنند.
فرضیه چهارم: درصورت اجرای موفق برجام، بعد از 15 سال پرونده برنامه هستهای ایران بسته خواهد شد.
درحقیقت این تصور چنانچه بر متن برجام تمرکز شود شکل میگیرد: «پس از ده سال از روز تصویب برجام، روز پایان اعتبار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد فرا میرسد. همانطور که از نام آن پیداست، در این روز اعتبار قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد به پایان میرسد، اما شورای امنیت به بررسی اوضاع برنامه هستهای ایران ادامه میدهد». در این میان، مفهوم برجام بر فرضی غیرآشکار بوجود آمد که محدودیت10 – 15 ساله برای برنامه هستهای ایران، زمان کافی برای حل و فصل راهبردی این موضوع خواهد داد.
راهبردهای خاص برای رسیدن به این هدف به طور رسمی منتشر نشده است، اما تا جایی که میتوان قضاوت کرد، از دید کشورهای غربی، این راهبردها درکل این است که در این مدت ایران تاچه اندازه موفق به همگرایی در جامعه جهانی خواهد بود، اینکه این کشور تا چه میزان علاقمند و پیگیر تولید سلاح هستهای نخواهد بود و اینکه آیا امکان عدم نگرانی درخصوص برنامه هستهای صلح آمیز خود را فراهم خواهد کرد.
در این میان، در صورت حل نشدن موضوع بیاعتمادی کشورهای غرب به ایران، حتی اجرای کامل برجام مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه تنها آن را تا 15 سال آینده به تعویق میاندازد. پس از سپری شدن این زمان، ایران حق کامل توسعه برنامه صلح آمیز هستهای خود را (ازجمله سطح و حجم غنیسازی اورانیوم) به هرشکل که توجیه اقتصادی داشته باشد (که مفهومی نسبتاً بسیط است) خواهد داشت. درواقع، جامعه بینالملل میتواند به وضعیت سال 2012 برگردد، یعنی زمانی که اسرائیل در حال برنامهریزی برای حمله به زیرساختهای صلحآمیز هستهای تهران بود، با این تصور که ممکن است در آینده ایران به انجام فعالیت هستهای در نیازهای نظامی تغییر جهت دهد.
طبق برجام، ایران پروتکل الحاقی موافتنامه پادمان آژانس بین المللی انرژی اتمی را به طور داوطلبانه رعایت خواهد کرد، اما این شرایط، در ضمن توزیع قانونی اختیارات بین رئیس جمهور و رئیس مجلس، مبتنی بر تلاش برای تصویب آن خواهد بود». تصمیم درمورد تصویب پروتکل الحاقی در دوره جدید مجلس ایران اتخاذ خواهد شد که درکل، می توان به این نتیجه رسید که به نفع ایران نخواهد بود. تهران که پروتکل الحاقی را در سال های 2003-2006 داوطلبانه به کار می بست، پس از پایین آمدن چشمگیر احتمال تأیید ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای خود از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی، کاربست آن را متوقف کرد.
بنابراین، چگونگی تأمین ثبات وضعیت حول برنامه هسته ای ایران پس از پایان مدت اعتبار برجام، پرسشی کلیدی است که برای پاسخ به آن آغاز جستجو نه پس از سپری شدن 10 سال که از همین امروز الزامی است.
جمعبندی
توافق برسر برنامه هستهای ایران نتیجه مصالحه فکورانه تعداد قابل ملاحظهای از بازیگران بود و مانند هر سازش و مصالحهای تمامی طرفین تا حد خاصی ناراضی هستند. سایه این مصالحه در تمام مدت اجرای توافق، با آن همراه خواهد بود و ثبات اوضاع را پس ازسرآمدن و انقضاء برجام تهدید خواهد کرد. دیپلماتها و کارشناسان میتوانند به خاطر اولین سال موفق اجرای برجام خرسند باشند. اما بعد از این برای همه کار بسیار سختی در پیش است. با این حال، یقینا چیزی که نمیتوانیم به خودمان اجازه دهیم، این باور است که سختترین کار را پشت سر گذاشته ایم.
----------
نویسنده: آندری باکلیتسکی- مدیر برنامه «روسیه و عدم اشاعه هستهای» در اندیشکده پیر-سنتر و پژوهشگر مرکز مسائل جهانی و سازمانهای بینالمللی آکادمی دیپلماتیک وزارت امور خارجه روسیه.
----------
مترجم: رقیه کرامتی نیا - کارشناس ارشد مطالعات روسیه از دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران.
منبع: ایراس
نظرات کاربران