کتاب: «مشارکت ایران-روسیه: یک بررسی اجمالی و پیشنهادهایی برای آینده» تحولات سیاسی و نظامی
روابط ایران و روسیه چه به لحاظ تاریخی و چه به لحاظ یکی از موضوعات جاری منطقه ای و بین المللی و یا مباحث آینده پژوهی، همواره در کانون توجه و بحث کارشناسان راهبردی و استراتژیست قرار دارد. این توجه و بحث درباره این رابطه با آغاز فصل جدید در روابط تهران-مسکو به ویژه از سال ٢٠١٥، افزایش یافته است. در حالی که محافل فکری و راهبردی ثالث در کنکاش برای رصد و تبیین این رابطه و چشم انداز منطقه ای و بین المللی آن هستند، محافل فکری و راهبردی ایران و روسیه از جمله موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) و شورای روابط بین الملل روسیه (RIAC) به دنبال تبیین دلایل، الزامات، فرصت ها و چالش ها و در نتیجه راهبردهایی برای گسترش همکاری و مشارکت دوجانبه، منطقه ای و بین المللی میان دو کشور هستند. بر همین اساس و با وجود موافقتنامه همکاری بین ایراس و ریاک در آوریل ٢٠١٤، دو موسسه برآن شدند که با همکاری متخصصان امر در ایران و روسیه یک پروژه مشترک برای بررسی زمینه ها، فرصت ها و راهکارهای مشارکت راهبردی ایران و روسیه در مرحله جدید را با هدف ارائه پیشنهادهای راهبردی به دولت های متبوع ارائه دهند.
«کتاب مشارکت ایران-روسیه: یک بررسی اجمالی و پیشنهادهایی برای آینده» ماحصل این همکاری است که به سه زبان فارسی، روسی و انگلیسی تهیه و تنظیم شده است که نسخه روسی کتاب منتشر شده، نسخه انگلیسی به تازگی انتشار یافته و در اختیار علاقمندان قرار گرفته و نسخه فارسی در حال تنظیم است و به زودی منتشر خواهد شد.
در این کتاب دیدگاه های کارشناسان ایرانی و روسی به ترتیب درباره چهار بخش و ١١ محور جمع آوری شده است.
در بخش اول که درباره توسعه مشارکت استراتژیک ایران و روسیه است، کارشناسان ایرانی و روسی در ذیل سه محور ١) مشارکت استراتژیک ایران و روسیه در مرحله جدید؛ ما چه پیشنهادهایی می توانیم برای همدیگر داشته باشیم؟ ٢) دیدگاه های ایرانی و روسی درباره سیستم جهانی و ٣) ایران، روسیه و غرب، دیدگاه های خود را مطرح نموده اند.
درباره محور اول از بخش اول، ولادیمیر ساژین کارشناس ریاک در اولین مقاله با تبیین مفهوم مشارکت استراتژیک، به بررسی دلایل وجود بی اعتمادی- رویکرد همکاری و رقابت در مشارکت ایران و روسیه پرداخته و درصدد برآمده است که به این پرسش پاسخ دهد که آیا مشارکت بین ایران و روسیه ممکن است و اساسا چرا روسیه به ایران نیازمند بوده و چه منافعی در بنا نهادن مشارکت با ایران دارد.
دکتر جهانگیر کرمی استاد دانشگاه و عضو هیات علمی ایراس در مقاله دوم به منطق و ماهیت متفاوت روابط ایران و روسیه در ٢٥ سال گذشته اشاره داشته و مشارکت راهبردی بین دو کشور را در سطوح دو جانبه و منطقه ای تفکیک می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا رابطه ایران و روسیه ظرفیت مشارکت راهبردی را دارد یا نه؟
در باره محور دوم از بخش اول، پیتر تاپیچکانف کارشناس ریاک با تبیین دلایل تغییر و دگرگونی نظم جهانی، پروژه جهان تک قطبی را نافرجام دانسته و می نویسد نظم جهانی در مسیر الگوی جدیدی گام برداشته است که در سازماندهی روابط بینالملل به مدل جهان چندمحور/چندقطبی موسوم شده است. این کارشناس روس درک و دریافت بهتر امکان شراکت راهبردی روسیه و ایران را مستلزم توجه به این تغییر و تحول می داند و در ادامه به بیان دلایل خود برای فقدان اصول راهبردی در همکاری ایران و روسیه پرداخته و در نهایت بایدها و اولویت های لازم در این مشارکت را بیان می کند.
دکتر سید محمد کاظم سجادپور رئیس مرکز آموزش و پژوهش های بین المللی نیز با همین محور در مقاله ای لزوم پاسخگویی پژوهشگران و دستاندرکاران امور سیاست خارجی و روابط بینالملل ایران و روسیه را به یک پرسش کلیدی را مطرح می کند و آن اینکه رویکرد ایران و روسیه به نظام بینالملل چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ این استاد ایرانی در ادامه به توضیح این نکته می پردازد که چرا در رویکردهای ایران و روسیه به نظام بین الملل اشتراکها و افتراقها، تردیدها و روایتهای مختلفی وجود دارد.
آندری کارتونوف، مدیر کل شورای امور بین الملل روسیه درباره محور سوم از بخش اول می نویسد کارشناسان در مسکو علاقه خاصی به استفاده از اصطلاح «شراکت استراتژیک» دارند. اما وی در ادامه با طرح چند پرسش مهم، پاسخ آنها را از دیدگاه خود بیان می کند؛ اینکه اگر شعارهای احساسی را کنار بگذاریم آیا می توان استدلال های کافی برای وجود شراکت راهبردی در مناسبات روسیه – ایران آورد؟ یا شاید صحبت از اتحادیه تاکتیکی دو کشور در میان است؟ حتی اگر این اتحادیه برای هر دو عضو آن در مرحله کنونی مهم و باارزش باشد در این صورت چه عنوانی برای آن مناسب است؟
دکتر ژند شکیبی دانشیار دانشگاه نیویورک و استاد مدعو دانشگاه تهران نیز در ذیل همین محور، دلایل خود را برای بزرگ تر دانستن مساله از مشارکت ایران و روسیه بیان کرده و به بیان لزوم همکاری تاکتیکی در مثلث جمهوری اسلامی ایران، فدراسیون روسیه و ایالات متحده آمریکا می پردازد.
نیکلای کوژانوف کارشناس ریاک درباره محور اول از بخش دوم (موضوع چهارم کتاب) درباره دیدگاه های ایرانی و روسی نسبت به وضعیت خاورمیانه، با بیان اینکه معتقد است منافع ایران و روسیه در خاورمیانه یک انگیزه قوی برای ایجاد روابط حسنه بین دو کشور است و با وجود اذعان به دیدگاه های متفاوت ایرانی و روسی به مباحث منطقه ای، به توضیح اصول مرکزی همکاری منطقه ای ایران و روسیه می پردازد. اگر چه وی می گوید معتقد است که استفاده از اصطلاح متحدین برای رابطه ایران و روسیه حتی در موضوع سوریه زود هنگام است.
دکتر محمود شوری عضو هیات علمی ایراس نیز در ادامه همین محور می نویسد اگر چه تقریبا در تمامی دوران روسیه پساشوروی نوع روابط ایران و روسیه بهرغم فرازوفرودهای زیاد، روابط ویژه و به لحاظ استراتژیک ارزشمندی برای هر دو کشور بوده، با اینحال، تا پیش از آغاز بحران سوریه، بهرغم وجود برخی زمینههای مشترک مانند مخالفت با دخالت نظامی امریکا، همکاری دو کشور بنا به دلایل مختلف به منطقه خاورمیانه تسری پیدا نکرد. وی بر این اساس، پرسش های حائز اهمیتی را طرح کرده و به آنها پاسخ می دهد. از جمله اینکه؛ چه چشماندازی برای تداوم همکاری ایران و روسیه در مسائل و بحرانهای مختلف منطقه خاورمیانه وجود دارد؟ آیا این همکاریها میتواند به بنیانی برای نظم جدید منطقهای در خاورمیانه تبدیل شود؟
ولادیمیر یوسیاف کارشناس ریاک درباره محور دوم این بخش (موضوع پنجم کتاب) یعنی چالش ها و فرصت های امنیتی مشترک برای همکاری، نظر به دلایل متنوع، وجود عدم اعتماد را چالش مهمی در روابط ایران و روسیه توصیف کرده و با بررسی چالش های امنیتی مشترک چه سنتی و چه غیرسنتی، زمینه و چگونگی همکاری دو کشور در سازمان های بین المللی را بررسی می کند.
دکتر داود کیانی قایم مقام ایراس درباره این موضوع با اشاره به یکی از مهمترین تهدیدات مشترک ایران و روسیه، یعنی سیاست های سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و گسترش آن به سمت مناطق آسیای مرکزی و قفقاز، درصدد پاسخ به ابهام های موجود در طرف روسی نسبت به موضع ایران در قبال ناتو بر می آید. وی در ادامه با وجود اشاره به چالش های موجود در مسیر همکاری ایران و روسیه در قبال ناتو، راهبردهایی برای دو طرف جهت عبور از موانع و کاهش هزینه های مقابله با تهدید ناتو ارائه می کند.
سرگئی دمیدنکو دارای مدرک دکتری تاریخ، استاد دانشگاه علوم اجتماعی روسیه در ذیل محور سوم از بخش دوم (موضوع ششم کتاب) یعنی همکاری های روسیه و ایران در مبارزه با تروریسم و افراط گرایی دینی، ابتدا با بررسی مفهوم اسلام رادیکال و دلایل آشتی ناپذیری آن با سایر ادیان و فرهنگ ها پرداخته و موضوع تهدید بودن بنیادگرایی مذهبی برای ایران و روسیه را تبیین می کند و در انتها خواستار تلاش دو کشور برای ایجاد ائتلاف جهانی ضدتروریسم می شود.
دکترسید رسول موسوی عضو هیات علمی ایراس نیز در ادامه این محور، منافع مشترک ایران و روسیه در همکاری علیه افراطگرایی در آسیای مرکزی را برمی شمرد.
در بخش سوم و محور اول (موضوع هفتم کتاب) با عنوان همکاری های روسیه و ایران در افغانستان: فرصت ها و محدودیت ها، گری گوری لوکیانوف با اشاره به شاخص های سیاسی و اقتصادی، از دیدگاه یک روس می پذیرد محدودیت امکانات روسیه در افغانستان را برقراری ارتباطات سازنده با ایران در میان مدت برطرف می سازد لذا روسیه نباید به ایران در افغانستان به عنوان یک رقیب بنگرد.
دکتر ماندا تیشه یار عضو هیات علمی ایراس در نوشتاری در همین موضوع، تلاش می کند تا با نگاهی به ویژگیهای منطقهگرایی نوین، به بررسی روابط ایران و روسیه و نقش نومنطقهگرایی در نزدیک سازی زمینههای همکاری میان این دو کشور در افغانستان بپردازد. پرسش اصلی که وی مطرح می کند حول این محور است که چگونه ایران و روسیه، میتوانند در سطح منطقه اوراسیا، بهویژه در برپایی ثبات و امنیت در افغانستان به همکاری با یکدیگر بپردازند.
الکساندر کنیازف دکترای علوم تاریخی، استاد تمام و عضو انجمن جغرافیای روسیه درباره محور دوم این بخش (موضوع هشتم کتاب) ؛ «همکاری روسیه و ایران در آسیای مرکزی: فرصتها و محدودیتها» می-نویسد افزایش اختلاف در روابط ایران و امریکا تا حد زیادی موجب تغییرات جدید در ماهیت سیاست ایران در آسیای مرکزی شده است. وی ضمن اینکه صحبت درباره کیفیت مرحله جدید تعامل جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه را زودهنگام می داند، همکاری ایران و روسیه را هم در ارتباط با آسیای مرکزی مشروط می بیند.
دکتر حمید رضا عزیزی استاد دانشگاه شهید بهشتی نیز در ذیل همین عنوان، با تمرکز بر سیاست های ایران و روسیه به عنوان کشورهای همجوار در منطقه آسیای مرکزی، تلاش دارد ضمن شناخت ماهیت رویکرد هریک نسبت به این منطقه، به بررسی امکان همکاری ایران و روسیه در این حوزه پرداخته و فرصت ها و محدودیت های موجود در این زمینه را مورد شناسایی قرار دهد.
در بخش چهارم و آخر کتاب یعنی بخش «فرصت ها و محدودیت ها برای همکاری اقتصادی ایران و روسیه»، پاول زیوزین از ریاک درباره محور چشم انداز گسترش ارتباطات حمل و نقلی در اوراسیای مرکزی از نگاه روسیه و ایران (موضوع نهم کتاب) می نویسد: روسیه و ایران ارزیابی متفاوتی از چشم انداز همگرایی منطقه ای درباره برخی پروژه های تزانزیتی دارند؛ اگرچه نقاط اشتراکی هم در ارزیابی آن ها وجود دارد. وی با بررسی طرح های ترانزیتی برجسته ایران و روسیه، معتقد است دو کشور مرزهای زمینی مشترک را از دست داده اند و با ارائه دلایلی پیشنهاد می کند در شرایط کنونی بهترین حالت این است که ایران و روسیه روی خطوط ریلی متمرکز شوند.
دكتر بهرام اميراحمديان استاد دانشگاه و عضو هیات علمی ایراس در ادامه این محور، درباره تحول موقعيت راههای حمل و نقل و ترانزیت جمهوري اسلامي ايران برای همکاریهای منطقه ای نوشته و كريدور بینالمللی حمل و نقل شمال – جنوب را عاملي براي همکاریهای منطقهاي بین ایران و روسیه برشمرده و راهکارهای تحقق این هدف را ارائه می کند.
نینا مامدوا درباره محور بعدی این بخش (موضوع دهم کتاب) با عنوان «مناسبات تجاری و اقتصادی میان ایران و روسیه: قابلیت ها و تحقق آن ها»، نوشته و اگر چه پیشرفت های مثبت در همکاری های اقتصادی و تجاری ایران و روسیه را ناشی از امضاء تفاهم نامه «برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) » می داند اما به دو عامل مهم داخلی و خارجی به مثابه اصلی ترین موانع موجود بر سر گسترش همکاری های دو جانبه ایران و روسیه اشاره می کند.
دکتر فرهاد پرند، استاد دانشگاه و رایزن بازرگانی سفارت جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه نیز در همین زمینه بر پاسخگویی به این پرسش متمرکز می شود که آیا بدون ایجاد زیر ساخت های حقوقی، بازرگانی و اقتصادی و مالی ایران و روسیه می توانند همکاری های پر نوسان اقتصادی و بازرگانی فعلی را به همکاری های راهبردی که مشخصه آن پایداری و استمرار است تبدیل کنند؟ وی بر همین اساس در ادامه به بررسی فرصت ها، مشکلات و راهکارها برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری می پردازد.
النا دونایوا درباره محور پیشنهادهایی برای همکاری های روسیه و ایران با شرکای دیگر و سازمان های بین-المللی (سازمان شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، کمربند اقتصادی راه ابریشم و چین) (موضوع یازدهم کتاب)، با بیان اینکه روسیه و ایران از ایده دنیای پلی سنتریک حمایت کرده اند و به حضور فعال در فرآیند تغییر شکل مناسبات منطقه ای چه در آسیای مرکزی و چه در آسیای شرقی بزرگ علاقه نشان می دهند، به این مساله اشاره دارد که روسیه قادر است بر فرصت ها و امکانات ایران به مثابه قدرت منطقه ای و حلقه اتصال ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک بین غرب و شرق تأثیر گذارد.
درباره این موضوع دکتر محسن شریعتی نیا استاد دانشگاه شهید بهشتی در مقاله ای با عنوان «مثلث استراتژیک ايران، روسيه و چين: نگاهي ايراني»، همکاریهای ايران، روسيه و چين در سياست بینالملل را بهعنوان يك روند نوپديد برشمرده و در این راستا تعاملات، همکاریها و رقابتهای سه کشور در سه سطح تحلیل جهانی، منطقهای و سهجانبه را موردبحث قرار می دهد تا در پرتو آن اهمیتهایی همکاریها از منظر استراتژیک را تبیین نماید.
لازم به ذکر است، نسخه فارسی کتاب «مشارکت ایران-روسیه: یک بررسی اجمالی و پیشنهادهایی برای آینده» به زودی منتشر شده و در دسترس علاقمندان قرار خواهد گرفت.
منبع: ایراس
نظرات کاربران